بیماریهای خاص و مزمن بیماریهایی هستند که وخیم و سعب العلاج می باشند یا برای بلند مدت مردم به آنها مبتلا میشوند. این بیماری ها با توسعهی شهر نشینی، پیشرفت صنعتی و زندگی ماشینی گسترش یافته اند و از جمله پرهزینه ترین مسائل بهداشتی جهان محسوب میشوند. عوامل عمده ای در ایجاد این بیماری ها سهیم هستند که عبارتند از: عوامل زمینه ای مانند سن، جنس، سطح آموزش و ترکیب ژنتیکی
-عوامل رفتاری مثل مصرف دخانیات، رژیم غذایی نامناسب و کم تحرکی
– شرایط بینابینی مثل مقدار کلسترول سرم و فشار خون بالا
– شرایط اجتماعی و اقتصادی مثل فقر و بیکاری
– محیط مثل آلودگی هوا، ترافیک و آلودگی آب
– شهرنشینی و فرهنگ مثل رفتارها، ارزش ها، هنجارها و سبک زندگی
همچنین عوامل روانشناختی در ایجاد و گسترش این بیماریها نقش مهمی ایفا میکند.
اطلاع از بیماری در وهله ی اول مانند بک بحران است. فردی که به یک بیماری خاص مبتلا میشود باید برنامهی زندگیش را تغییر دهد، آرزوهایش، سفرهایش، ازدواج، بچه دار شدن، تحصیل کردن، اشتغال و خلاصه همه چیزش در معرض تغییر قرار می گیرد. نه تنها خود او بلکه خانواده، بستگان، دوستان و اطرافیانش باید به نحوی خود را با بیماری سازگار کنند. پس میتوان گفت که بیماری خاص و مزمن همچون یک بحران همه چیز را تغییر میدهد.
ابتلا به بیماری خاص و استرس
آگاهی از ابتلا به یک بیماری وخیم و مزمن خود چون یک شوک بزرگ همانند پتکی برسر فرد فرود میآید و نظام روانشناختی و حتی بدنی او را فرو می ریزد که چنین واکنشی قطعاً روی وضعیت روانی و جسمی و سیر بیماری او تأثیر غیر قابل انکاری دارد. صاحب نظران واکنش های اولیه ی بیماران در تشخیص یک بیماری جدی را مطالعه کرده و سه مرحله برای آن قائل شده اند:
1-شوک: در این مرحله بیمار دچار شوک ناگهانی و شدیدی می شود. بهت زدگی، رفتار غیر عادی و احساس گسیختگی از موقعیت از علائم این مرحله می باشند.این مرحله ممکن است تنها چند لحظه و یا هفته ها به طول انجامد. بدیهی است که فردی که بدون آمادگی و اطلاع قبلی دچار این عارضه شود، واکنش شوک در او شدیدتر است.
2- مواجهه: در این مرحله فرد احساس می کندتفکرش از هم گسیخته شده، احساس گناه، یأس و ناامیدی دارد و احساس از پای درآمدن می کند.
3- عقب نشینی: در این مرحله بیمار تلاش می کند با یک سری راهبردها مانند اجتناب و انکار با مسأله ی پیش آمده و با پیامدهای آن برخورد کند. گستره ی علائم بالینی شدت می یابند. فرد به دنبال پزشکان دیگر می رود و با تأیید مکرر تشخیص های اولیه نیاز به سازگاری آشکارتر می شود. عقب نشینی اساس عملیات برای سازگاری با بیماری در طول زمان است.
در واکنش های افراد به بیماری، تفاوتهای فردی دخیل هستند. برخی به محض اطلاع از تشخیص قطعی بیماری واکنش بسیار شدید و هیجان انگیزی نشان می دهند. برخی دیگر خود را خونسرد نشان داده و سعی می کنند بر بیماری خود غلبه کنند. افراد برای کنترل پاسخ های هیجانی نسبت به عوامل استرس زا به ویژه هنگامی که معتقد باشند هیچ کاری برای تغییر وضعیت موجود از دستشان برنمی آید، از راهبرد انکار یا سایر روش های اجتنابی استفاده میکنند. اگر چه استفاده از روش های اجتنابی در اوایل تشخیص، منافع روانشناختی برای فرد به ارمغان می آورد، اما خیلی زود به ناسازگاری و آسیب های جسمی وخیم تر به علت عدم پیروی از درمان منجر می شود. مضافاً اینکه افرادی که از راهبرد اجتناب استفاده میکنند، فرصت کسب اطلاعات دقیق تر از بیماری خود را از دست می دهند. چنین اطلاعاتی نقشی اساسی در تصمیم گیری های بعدی دربارهی بیماری را ایفا میکنند.
سرطان
بیماری سرطان یکی از معضلات و مسائل اساسی بهداشتی در جهان محسوب می شود که با تهدید سلامتی و زندگی فعال انسان در همه ی گروه های سنی، سبب صدمات جانی، خسارت های مالی و مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی متعددی می شود. بیماری اغلب غیر منتظره و غیر قابل پیش بینی می باشد. معمولاً در اثر ابتلا به بیماری فرد مجبور است سریعاً تصمیم جدیدی اتخاذ کند، مثلاً جراحی کند، به شیمی درمانی رضایت دهد و غیره. ماندن در حالت ابهام نیز از ویژگی های بیماری مزمن است، مثلاً بالاخره نمی داند که شیمی درمانی نتیجه بخش خواهد بود یا خیر؟
دیابت
دیابت از جمله بیماری های مزمن می باشد که اغلب فرد در سرتاسر عمر مجبور به استفاده از انسولین می باشد. دیابت انواعی دارد مانند دیابت نوع یک و نوع دو.
بیماری های قلبی و عروقی
بیماری های قلبی- عروقی یکی از شایع ترین علل مرگ و میر در جهان از جمله ایران می باشد. به طوری که این بیماری ها اولین علت مرگ و میر در کشور ما ایران محسوب می شوند. اخیراً گزارش هایی مبنی بر کاهش سن بروز این بیماری ها در کشور ما منتشر شده است. در ایران 46 درصد کل مرگ ها ناشی از بیماری های قلبی است. مشکلات سازگاری در آن دسته از بیماران قلبی بیشتر گزارش می شود که قبل از ابتلا به بیماری مسائل اجتماعی و استرس های بیشتری داشته اند. از جمله مشکلاتی که این بیماران تجربه می کنند، اضطراب، افسردگی و انکار بیش از اندازه است که بر سیر بهبودی بیماری اثرات منفی می گذارد. پژوهش ها نشان داده اند آن دسته از بیماران قلبی که اضطراب و افسردگی بیشتری را داشته باشند به مشکلات بیشتری چون آریتمی بیشتر دچار می شوند و حتی احتمال مرگ و میر آنه در قیاس با افراد دارای استرس کمتر، بیشتر است(لازاروس و فلک من، 1984).
منبع: علی پور، احمد.(1390). روانشناسی سلامت. انتشارات پیام نور: تهران