بلاگ
هیجان شادی
سه جزء اصلی شادکامی: سرور، رضایت از زندگی و فقدان عاطفهی منفی میباشد که سرور جنبهی هیجانی شادی است و رضایت جنبهی شناختی آن.
شادی وظیفه ای دو گانه دارد، اولاً به ما کمک میکند که برای انجام دادن فعالیت های اجتماعی اشتیاق داشته باشیم. لبخندهای شادی به تعامل اجتماعی و به شکل گیری روابط و تقویت آن در طول زمان کمک میکنند. بنابر این شادی چسب اجتماعی است که روابط را پیوند میزند. ثانیاً شادی وظیفهی “آرامش بخشی” دارد. احساس مثبت زندگی را جالب میکند و تجربیات زندگی، ناکامی، ناامیدی و عاطفهی منفی را متعادل میسازد. شادی به ما امکان میدهد در هنگام رو به رو شدن با وقایع ناراحت کننده، سلامت روانی خود را حفظ کنیم و راهی است برای خنثی کردن تأثیرات غم انگیز و هیجانهای نا خوشایند.
جایگاه اصلی تجلی هیجان شادی، حالات چهره و آهنگ صدا م باشد که حالتهای چهرهای توسط عضلات چهره ای ایجاد میشود. این عضلات به واسطهی عصب فعال چهره فعال میشوند و این اعصاب پنج شاخهی اصلی برای مناطق اصلی صورت دارند و از پل ها در پایهی مغز منشعب میشوند و به واسطهی هیپوتالاموس و بادامک کنترل میشوند و توسط انتقال دهندههای عصبی نظیر سروتونین و دوپامین غنی میشوند.
اما زمانی که شخص ژست می گیرد یا حالت چهره اش را کنترل میکند مسیر متفاوتی مورد استفاده قرار میگیرد و تکانهها از کرتکس حرکتی سرچشمه میگیرند و اولین مسیر از فرآیند ذاتی حاصل تکامل مشتق میشود. دومین مسیر ازتأثیرات اجتماعی ناشی از فرهنگ سرچشمه میگیرد.
اگر خواستههای ما با امکاناتمان هماهنگ باشد خوشبخت و شاد هستیم و این در صورتی تجلی مییابد که واقع بین باشیم و به سراغ رویاهای بزرگ و خواستههای ایده آل دست نیافتنی نرویم.
هر قدر بعد ارزشی منفی( تعصبات، ارزش ها، اعتقادات، فرهنگ، سنت، ……) پر رنگ تر شود شادی کودک نیز کمرنگ تر میشود.
چهار عامل اصلی برای داشتن شادی مستمر عبارتند از:
- اعتماد به نفس: افراد شاد خود را دوست دارند و افرادی که خودشان را دوست دارند و خود را میپذیرند به طور کلی احساس خوبی نسبت به زندگی دارند.
- خوشبینی: افراد شاد سرشار از امید هستند. افرادی که این جملات را باور داشته باشند که با ایمان و اعتقاد هر کاری را میتوانند انجام دهند و با پذیرش شرایط جدید به موفقیت دست مییابند و اندیشه و گفتار بهتری دارند. افراد خوش بین از موفقیت ها لذت بیشتری میبرند و به جای این که گرفتاریها را نشانهای از عدم شایستگی خود بدانند آنها این گرفتاریها را به عنوان یک اتفاق یا به عنوان موقعیتی که نیاز هست که نگرشهای خود را ارزیابی کنند تحلیل میکنند.
- برونگرایی: افراد برونگرا و اجتماعی شادتر از دیگران هستند و رضایت بیشتری از زندگی نشان می دهند. آنها با مردم تعامل بیشتری دارند. با دوستان زیادی در ارتباط هستند، در فعالیت های اجتماعی مشارکت بیشتری دارند و به همین علت محبت بیشتری دریافت می کنند و از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند.
- کنترل شخصی: افراد شاد معتقدند سرنوشت را خودشان تعیین می کنند. احساس کنترل باعث افزایش و بهبود سلامتی در رشد اخلاقی در مردم می شود.
شادی هم چنین در افرادی که حس کنترل امور با مدیریت مؤثر زمان دارند بیشتر است.
دو روش ساده برای افزایش خلق، ورزش و موسیقی می باشد.
لوینسون معتقد است که افسردگی از ناکافی بودن تقویت مثبت ناشی می شود و این مسأله به دلیل فقدان مهارت های اجتماعی ایجاد می شود.
فعالیت های خوشایندی که برای تمام روز روی خلق تأثیر می گذارند عبارتند از:
- تعامل اجتماعی شامل با افراد شاد بودن، تعریف و تمجید، نوازش، ابراز عشق به فرد مورد علاقه و نگاه رو در رو با مردم.
- کارهای مغایر با افسردگی شامل خندیدن، آرام بودن، تفکر دربارهی مسائل خوب در آینده، تماشای چشم اندازهای زیبا، خواب عمیق در شب، لباس تمیز پوشیدن، احساس حاکمیت بر زندگی و به موسیقی گوش دادن.
- کارایی فردی شامل انجام طرح بر اساس نقشه های خود، رانندگی ماهرانه، بیان واضح مسائل، برنامه ریزی مسافرت ها و تعطیلات و انجام مطلوب کارها.
مصادیق و پیامد شادی از نگاه دین:
شادی ی مصادیقی ظاهری دارد مانند تبسم، گشاده رویی، …….. و البته در مورد مصادیق شادی نباید در ظواهر آن توقف کرد چرا که شادی آمیختگی عمیق و پیوندی ناگسستنی با روح و روان انسان ها دارد. شاید کسی با وعدهی غذایی خوب شاد شود و دیگری با گذشت و ایثاری که انجام میدهد، اما اگر عمیقتر نگاه کنیم مصادیق بیشتری برای شادی یافت میشود مانند احساس سبکی بعد از دعا خواندن و فرایض یومیه.
پیامدهای شادی خیلی مهم تر از مصادیق شادی است زیرا تمام تلاش انسان ها در زندگی برای انسان واقعی شدن است و این بدست نمیآید مگر این که سطح مطلوبی از رضایت خاطر را کسب کند و آن هم بدون دست یابی به بهداشت سلامت روان ممکن نیست. از طرفی اساس سلامت روان داشتن روحی لطیف و شاد است چرا که شخص مضطرب، افسرده و شکاک فعل سالمی انجام نخواهد داد. بنابر این شادی ابراز و زمینه ای است برای راهیابی به مراتب والاتر و تکامل و تعاملی که همان رسالت انسانی میباشد.