بلاگ
روابط والدین و نوجوان
- 8 خرداد , 1398
- ارسال شده توسط: rayanchista
- دسته بندی: کودک و نوجوان
خانواده به عنوان بوتهی احساس هویت نوجوان مطرح است. همگرایی و یکپارچگی شخص، که اریکسون[1] آن را به عنوان عمدهترین پیشرفت مهم نوجوانی تلقی کرده است، عمدتاً به تجربههای درون خانواده بستگی دارد. تجربههای درون خانوادگی در روابط با همسالان، معلمان و دیگر بزرگسالان، در روابط عاطفی و احساسی، در عملکرد آموزشگاهی و در انتخاب شغل و میزان موفقیت آنها تأثیر دارد. جو عاطفی خانواده، روشی که والدین با آن فرزندان خویش را تربیت میکنند، فرصتها و انتظاراتی که زندگی خانوادگی برای رشد بهنجار ارائه میدهد، از آغاز زندگی حضور دارند و نفوذشان را در دورهی نوجوانی ادامه داده و راه آینده را در زندگی نوجوان شکل میدهند (شهرآرای، 1384). والدین و فرزندانشان باید در دوران نوجوانی بتوانند روابط تازهای با یکدیگر برقرار کنند. ایجاد خودمختاری متناسب با سن فرآیندی دو جانبه است یعنی جدایی، فردیت یافتگی، خودکاوی و ادامهی پیوند خانوادگی، تشویق و حمایت دو جانبه را به همراه دارد. همچنان که نوجوانان رشد میکنند از مرحلهی اطاعت و پذیرش اقتدار یک جانبهی والدین به سمت تبادلات مبتنی بر همکاری تغییر میکنند (ماسن و همکاران، 1385). خانوادهای که به کودک کمک میکند تا به طور اثربخش با محیط برخورد کند تأثیر مثبتی بر باورهای خودکارآمدی آنها میگذارند (بندورا، 1997).
نوعی شیوهی تربیتی که بیش از همه تقویت کنندهی استقلال و فردیت نوجوان است، اصطلاحاً “مقتدرانه “یا “توانمند کننده” نامیده میشود. استینبرگ (1996)، میگوید: والدین مقتدر با کودکان خود به شیوهی منطقی و مسأله مدار رفتار میکنند و به طور مستمر با آنها وارد بحث و بررسی و تبیین موضوعات انضباطی میشوند (به نقل از میکوجی، ص 108).
روش فرزندپروری مقتدرانه را باید از شیوههای مسلط گرایانه و روشهای مبتنی بر آزادی عمل متمایز کرد. تعداد بسیار زیادی از نوشتههای پژوهشی از وجود رابطه بین روش فرزندپروری مقتدرانه و نتایج مثبت برای نوجوانان ثابت کردهاند و آن را بهترین روش برای نوجوانان ذکر کردهاند (سانتراک، 2008). در یک مطالعهی طولی دایانا باومریند[2] در دانشگاه کالیفرنیا به بررسی ارتباط بین الگوهای رفتار والدین و رفتار کودکان پرداخت. ابعاد اصلی رفتار که برای ارزیابی تعیین شده بودند عبارت بود از توانش اجتماعی (جرأت ورزی اجتماعی، اعتماد به نفس اجتماعی و پویایی اجتماعی) و مسئولیت اجتماعی (رفتار دوستانه، همکاری، حساسیت در برابر دیگران). نتایج نشان دادند، فرزندان والدین قاطع و اطمینان بخش در مقایسه با فرزندان والدین مستبد به نحو پایدارتر و چشمگیرتری توانش بیشتری داشتند. دختران والدین قاطع و اطمینان بخش در مقایسه با دختران خانوادههای مستبد، مستقلتر، مسلطتر و موفقتر بودند (ماسن و همکاران، 1385).
برگرفته از پایان نامه ی خانم فاطمه سادات غرضی، 1388